عمر
کارگر خسته ای از جیب جلیقه کهنه اش سکه ای در اورد تا صدقه بدهد.....ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد(صدقه عمر را زیاد میکند)!!!
کارگر خسته ای از جیب جلیقه کهنه اش سکه ای در اورد تا صدقه بدهد.....ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد(صدقه عمر را زیاد میکند)!!!
دیشب خواستم برای دلم فال بگیرم وقتی فالنامه را باز کردم چشمم به فالی افتاد که هیچ ربطی به دلم نداشت تازه فهمیدم که دلم مال خودم نیست!!
اگه یک روزی یکی بهت باشه.....چون روزی میرسه که بهت میگه ازت متنفرم و اون وقت نمیتونی ازش متنفر باشی!!!!!!
مثل کبریت کشیدن در باد دیدنت دشواراست....من که به معجزه عشق ایمان دارم........میکشم اخرین دانه کبریتم را در باد.........هرچه بادا باد