سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشق تنها

!!!

نفس میکشم تا به جای مرده خاکم نکنند !

                              اینگونه است حال من ، دیگر چیزی نپرس ....


+ نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  9:4 عصر  توسط یاسمن  نظر

چمدان...

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم عزیزم این کار را نکن
نگفتم برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه
رویم را برگرداندم
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم


+ نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  9:2 عصر  توسط یاسمن  نظر

نیمکت....

نیمکت عاشقی یادت هست؟
کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..
بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت..
او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید،
اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد


+ نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  9:1 عصر  توسط یاسمن  نظر

خیال نکن

خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدیی هست

خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند


+ نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  9:0 عصر  توسط یاسمن  نظر

بروووووووووووووووووو

میخواهی بروی؟

خب برو..............

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو.................................

برای چه ایستاده ایی؟؟؟؟؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟؟

برو..

تردید نکن

نفس های آخر است

نترس برو...

احساسم اگر نمیرد ..بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی

چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو...

یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میکشد

طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد

برو...


+ نوشته شده در  یکشنبه 91/5/1ساعت  12:0 صبح  توسط یاسمن  نظر

<      1   2