حيف نون به يه فرشته پيشنهاد ازدواج داد فرشته گفت من که ادم نيستم حيف نون گفت هه مي خيال ميکني مو ادموم
يوسف در چاه افتاد و تو در قلب من او عزيز مصر شد و تو عزيز دل من