سنگ قبرم...!!
یه روز خودم و دلم عاشق یکی و دلش شد....
ولی اون خودم ودلمو از خودش روند.....
دیروز بایه دست گل اومد دیدنم با یه نگاه مهربون...
نگاهی که سالها از من دریغش کرده بود....
گریه کرد و گفت:دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاش کردم چون کاری نمیتونستم بکنم...
فقط وقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود!!!!