همه گویند
به ستایش روی آوردم.........گفتند خلاف است
به عشق روی آوردم ..........گفتند گناه است
خندیدم.........گفتندکودکانه است
گریستم.......گفتند دیوانه است
وحال که در عزای عشق نشسته ام و هیچ نمیگویم
همه گویند که......هی!!فلانی عاشق است!!
به ستایش روی آوردم.........گفتند خلاف است
به عشق روی آوردم ..........گفتند گناه است
خندیدم.........گفتندکودکانه است
گریستم.......گفتند دیوانه است
وحال که در عزای عشق نشسته ام و هیچ نمیگویم
همه گویند که......هی!!فلانی عاشق است!!
برای آن عاشق بی دل مینویسم که حرمت اشکهایم را ندانست...
برای آن که معنای انتظار را ندانست...
چه روزها وشب هایی به یادش گریه کردم...
برای آن مینویسم که روزی دلش مهربان بود...
مینویسم تا بداند دل شکستن هنر نیست...
نه دگر نگاهم را برایش هدیه میکنم نه دگر دم از فاصله ها میزنم...
و نه با شعرهایم دلتنگی ها را فریاد میزنم...
مینویسم شایدنا مهربانی هایش را باور کند
میدونی از چی میترسم...
میترسم یک شب روی تخت دونفره در آغوش دیگری.....
یاد تو بیفتم...فقط تو...!
چو کسی با زبان دلم آشنا نیست...
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم....
چو یاری نیست مرا همدرد...بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم..!!